پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

درباره خدا صحبتی با نوه ام

کودکی از من پرسید خدا چیست .خداکیست؟

گفتم خدا وجودی است که وجود دارد ولی مادر ندارد پس تولد هم ندارد. پدر ندارد. اما یتیم نیست پس  نیاز به حمایت ندارد. نیاز به همسر ندارد. پس تنها است و شریک ندارد. فرزند ندارد پس او پدر نیست مادر نیست . برادر ندارد خواهر ندارد اما دوست دارد.اونیازی ندارد.مثلا غذا نمی خورد . پس دهن ندارد.پس معده و  روده ندارد. نیاز به توالت ندارد. آب نمی نوشد.پس کلیه ندارد. نیاز به آب ندارد.شستشو ندارد. بهداشت دارد. هوا تنفس نمی کند .پس شش ندارد.سردش نمی شود نیاز به آتش ندارد.گرمش نمی شود نیاز به خنکی ندارد.خسته نمی شود.پس خواب ندارد. شب ندارد.روز ندارد. جسم ندارد پس لباس هم ندارد.کفش ندارد.جوراب ندارد.اما جمال دارد. مریض نمی شود.به دارو نیاز ندارد. کثیف نمی شود پس نیاز به حمام ندارد . مکان ندارد اتاق ندارد شهرندارد کشور ندارد زندان ندارد. زمین ندارد آسمان ندارد. کوه ندارد دریا ندارد.باغ ندارد

چشم ندارد ولی دیدن دارد. صورت ندارد.تصویر ندارد. اما وجه دارد. گوش ندارد ولی شنیدن دارد.صدا دارد. با حضرت موسی سخن گفت باپیامبراسلام در معراج سخن گفت. پوست ندارد ولی حس دارد. قلب ندارد ولی احساس دارد. رحم دارد. مغز ندارد عقل ندارد  ولی درک دارد. حکمت دارد.

انرژی دارد قدرت دارد ولی ظلم ندارد.خالق ندارد ولی خلق دارد. مخلوق دارد. پول ندارد ولی ثروت دارد. دل ندارد ولی غم دارد .صبر دارد.

گاهی مجازا و اعتبارا موجوداتی را به خدا نسبت می دهند که بیان  آن معنوی است نه مادی

روح الله - عیسی مسیح - و روح خدا در انسان -کلیم الله - حضرت موسی -بیت الله - خانه خدا محل سجده مومنان -  ثارالله  -  خون مظلوم خون امام حسین- حق الله -اطاعت خدا مثل نماز-رحم به خود و دیگران -سیف الله -امیرالمومنین-عین الله -حبیب الله - حضرت محمد صلوات الله -هبت الله -اسدالله -کلام الله -نعمت الله-سمع الله - یدالله -هر بیعت و بیع که به نام او انجام شود-  شهر الله-  ماه رمضان - کتاب الله -  قرآن - خلق الله - مردم - عیال الله مستضعفین - حزب الله - حبل الله - اسم الله - رحمن الرحیم کریم عزیز .........صدنام خدا در قرآن و هزار نام در دعای جوشن کبیر مفاتیح الجنان


تفکیک احساس های مادی حیوانی و احساس های انسانی

الان چه احساسی دارم( ایده: سحر بیرم آبادی)


آرامش

تردید

خوشحالی

شادی

گرما

اشتیاق

ترس

خوشنودی

شعف

گیجی

اضطراب

تعجب

درد

عصبانیت

لذت

امیدواری

تنفر

دلگرمی

غبطه

مباهات

بی تابی

تنهایی

راحتی

غمگینی

ناامیدی

بی حوصلگی

حسادت

رضایت

کلافگی

نارضایتی

پریشانی

خجالت

رنجش

کنجکاوی

نگرانی

تاسف

خستگی

سبکی

گرسنگی

هیجان

 

 

 

 

 

علت احساسم کدام نیاز من است؟


آزادی

اطمینان خاطر

ثبات

شادی

مشارکت

آسایش

اعتماد

حرکت

صداقت

معنا

ابراز خود

امنیت

حمایت

صلح

موثر بودن

احترام

انتخاب

خلاقیت

صمیمیت

نثار

ارزش خود

بهره وری

درک

عدالت

نظم

ارتباط

پذیرش

رشد

عشق

وضوح

ارتباط با خود

تعلق

زیبایی

قدردانی

هماهنگی

استراحت

توانمندی

سلامت

کشف

همدلی

استقلال

توجه

سوگواری

محبت

یادگیری


برگرفته شده از کتاب زبان زندگی (ارتباط بدون خشونت)

احساس مسئولیت -احساس شوق جهت  اقدام وظیفه - احساس درد دیگران  - احساس کمک و فداکاری برای دیگران و ....

احساس عریانی برهنگی  - احساس نیاز به آگاهی - احساس لزوم صبر - احساس چنگ زدن به حق و ....................

احساس نیاز به اتحاد - احساس تنهایی -احساس مظلومی - احساس از دست دادن عزیزان- احساس غلبه - احساس شفقت و......

احساس رضایت - احساس لزوم حلم - احساس لزوم ایستادگی و مقاومت -احساس درک دیگران


درباره فرشتگان و ملئکه چه می دانیم؟نوشته تسویری1958

درباره اوصاف و خلقت ملئکه  مطالب زیادی نمی دانیم ولی  بیشتر مفسران ومحدثین در احادیث گفته اند ملئکه اصناف مختلف دارند مثلا در عالم خلق و در فیزیک عالم چنان گونه ای هستند که مثل انرژی هستند ,ولی در عالم حیات گونه ای دیگرندشاید انرژی حیاتی  و درخلقت وجود حیوانات گونه ای دیگرند و درخلقت وجود انسان هم گونه ای دیگرند . و  روبروی انسان گونه ای دیگرند چون جبرئیل برای ارسال وحی  - یا  چون ملئکه ارسال شده برای قوم لوط  وحضرت ابراهیم برای بشارت فرزند دارشدن او به اذن الهی و انزال کتب جهت پیامبران  و مدبرات عالم امر گونه ای دیگرند.

دکتر کریم رستگار در کتاب  (  اسلام  دین  ارکان  طبیعت  )  می گوید: طبق نظریه های علوم جدید که جهان از بیگ بانگ آغاز میشود و   در فیزیک بررسی شده است جهان از انرژی آفریده شده است انرژی ها چهار گونه هستند انرژی یا نیروی اول  نیروی گرانشی است که نیروی جاذبه در ذرات است (عامل اثر   گراویتون ها ذره ناقل هستند  )    دوم انرژی یا  نیروی الکترومغناطیس (  نقش باردار بودن مثبت و منفی ذرات هستند  ) الکترون ها (  فوتون هاذره ناقل هستند  ) سوم انرژی   یا  نیروی هسته ای قوی - نیروی بین ذرات هسته اتم  (  پوزیترون ها ذره ناقل هستند  )   و چهارم انرژی یا نیروی هسته ای ضعیف ( نیرویی دیده شده  درتلاشی هسته اتم  )  می باشد که ذره ناقل آن پی مزون ها هستند.

این کتاب می گوید کرسی آسمان و زمین  که چهارپایه دارد توسط ملئکه حمل میشوند در واقع  این ذرات  کارگزاران عالم  یا همان ملئکه ( حامل)  کرسی السموات والارض هستند ( برای شرح بیشتر به کتاب مراجعه شود.)

پس ازبارش  باران های وسیع در هزاران سال  و تشکیل  کره زمین و کره ماه و تشکیل هفت آسمان و لایه های حفاظتی جو  کره زمین  توسط ملئکه الله و.....................

بعد نوبت می رسد به پله های عرش  که در چهار دوره به نام های نطفه  - علقه  - مضغه  - خلق آخر  -  درقرآن ذکر شده است .

دوره های پیدایش حیات پله اول عرش تک سلولی ها پروکاریودها که دارای تقارن شیمیایی هستند     بعد درپله دوم عرش حیات پرسلولی ها یوکاریودها که حامل آنزیم های حیاتی  ودارای تقارن سازمانی یا حرکتی هستند. (مثل پارامسی )  در پله سوم عرش مهره داران ماهی ها و دو زیستان که تقارن توان آرایش بین سلولی اند. و در پله چهارم عرش دیگر حیوانات می باشند که دارای تقارن رفتار اجتماعی  هستند.


همه  خلقت حیات با پشتیبانی و کارگزاری ملئکه و جن ها می باشد.

جن ها نیز مانند ملئکه دارای طوائف گوناگون هستند. از اشعه های آلفا   بتا  گاما و ..............

پس از خلقت عالم و دمیده شدن روح خدا در انسان و پدید آمدن انسان جدید در سیر تکامل بشر

تشکیل ذهن و روان او مورد توجه است  و توجه در ذات و حالات و صفات انسان  به تفاوت های  حس ها احساس ها و عواطف او پی می بریم .

به نظر من ما باید بین حس ها و احساس های موجودات  و عاطفه ها ی انسان ها تفکیک قائل شویم حس ها و احساس ها با پشتیبانی ملئکه است اما عواطف مخصوص انسان است  دقت شود احساس تشنگی و احساس گرسنگی و احساس خستگی  احساس سرما و احساس گرما - احساس غروب و تاریکی - احساس طلوع و روشنایی -احساس های محیطی  - احساس تعلق و میل های مادر فرزندی   -عشق  -نوع دوستی - حل مسئله  و حس معنویت  او یا احساس بین دو جفت و دو همسر ......................................و که بالاخره  در نهایت احساسات مادی هستند.

حتی احساس رهبری یک شیر نر برای خانواده اش  که در رقابت با نرهای دیگر تعیین می شود مادی هستند .

اما در انسان احساس های متعالی  هستند که در ملئکه موجود نیست  چون احساس اراده 

 احساس آزادی و اختیار-  خود آگاهی - احساس استقلال  -او فقط دارای نیروی  تخیل  است  و خلق هنرویژگی اوست وخلاقیت ممیزه او در همه زمینه ها ساختن و سازش کردن و بسیار ویژگی های روان  - مخصوص انسان است - شاید منشا ء آنها روح او می باشد.

خلاصه  بی نهایت طلبی و احساس های بی نهایت چون اندوه فراوان  -غم انبوه - شادی بیکران  -اعجاب  تعجب- خشم طوفانی -نفرت شدید -ملامت- حسرت -شوق بسیار-اشتیاق فراوان- کنجکاوی -رغبت- بی میلی و ...........................شاید ساده و ضعیف این احساسات در حیوان دیده شود مهم احساس بیکران انسانی است.

دقت شود حواس بینایی بویایی و..................در بعضی حیوانات قوی تر از همین حواس در انسان می باشد

بینایی عقاب بویایی سگ   و...............................


در باره احساسات انسانی بسیار باید گفت و شنید!!!!! چون ادبیات مخصوص او است




دین اجدادی و دین اخلاقی

آقای جزایری یک مثل داشت که در جای جای سخنرانی اش همیشه می گفت اگر مرجع مسلمین  امروز در یک خانواده مسیحی به دنیا آمده بود الان حتما مسیحی بود و  پاپ اعظم هم اگر در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده بود الان حتما مسلمان بود .

البته منش و رفتار یک انسان که در یک خانواده سلیم النفس و با سلامت روان به دنیا آید منش سلامت است فرقی ندارد خانواده چه دینی داشته باشد فرزندان حتما با سلامت روان و اخلاق سالم تربیت می شوند.

اکثر آدم ها به دین پدر و مادر خود وابسته و گرایش دارند حتی کسانی در بزرگی فهمیدند دین خانوادگی خود ضعف هایی دارد ولی دین خود را تغییر ندادند و تا آخر عمر به همان دین باقی بودند .

شخصی می گفت من اطلاع دارم که آنتینوکوئین هنرپیشه فیلم پیامبر رسول الله که در نقش حمزه عموی ( محمدابن عبدالله ) پیامبربازی کرده بود سال ها پس از بازی در این نقش به اسلام گرایش پیدانمود ولی به خاطر اینکه هنرپیشه بزرگی بود  اسلامش را اظهار عمومی نکرد.

سیدمرتضی جزایری می گفت  : ما یک دین بیشتر نداریم  هرکس باید به تمام ادیان با یک چشم نگاه کند ایشان می گفت همیشه  اخلاق در فردی تبلور پیدا می کند 

 یکی امانتداری را در پیامبر اسلام می بیند یکی امانتداری را در بودا یا برهما می بیند یکی هم امانتداری را در ابراهیم موسی و عیسی می بیند

رفتارهای دینی و آئینی  بیشتر هویت ساز هستند تا ایجاد  گرایش به حقیقت  داشتن

در نماز ها شیعیان   بسم الله الرحمن الرحیم را بلند قرائت می کنند سنی ها بسیار آرام گویا در دل می گویند

شیعیان پس از قرائت قرآن می گویند صدق الله العلی العظیم و سنی  ها پس از قرائت قرآن می گویند صدق الله العظیم.

آقای جزایری می گویند رفتارهای دینی را هر کس می تواند انجام دهد کار خوب را آدم بد هم انجام می دهد ولی با غرض خود مثلا نماز می خواند غرض ریا     یا ..........

نکته بسیار مهم دیگر اینکه ما باید بدانیم کار خوب را چون خوب است انجام می دهیم نه به خاطر اینکه پیامبران گفتند و کار بد را انجام نمی دهیم چون کار بد است


او می گفت خدا هم نمی تواند شمر و یزید و حرمله را به بهشت ببرد چون آنان بد کردند و خدا هم نمی تواند امام حسین را به جهنم ببرد چون او فداکاری کرده است

در صورتی که بسیاری از علمای سنی مذهب و برخی از علمای شیعیان می گویند خدا هر کاری می تواند انجام دهد امام علی را هم میتواند به جهنم ببردو خدا می تواند شمر را به بهشت ببرد.

( توضیح اینکه از لحاظ توانا بودن خداوند همه کار می تواند انجام دهد ولی او نیز خود را تحت قوانین عقلی و ارزشی موظف می داند)

پس ما باید بدانیم خوبی ها و بدی ها جدای از دین ها و خدا وجود دارند خدا هم موظف است به خوبان پاداش دهد و به بدکاران جزای لازم را بدهد

البته خداوند غفار است رحمن و رحیم است شاید عذاب ابدی ندهد و شخصی را پس از مقدار عذاب ببخشد

اشتباه نکنید ما برای خداوند تکلیف معین نمی کنیم او خود در قرآن می فرماید   :  کتب علی نفسه الرحمه

سوره انعام آیه 54


پروسه و مراحل ایمان

در واکاوی درون خویش  خواستم مفهوم و حقیقت ایمان را جستجو نموده و برای دیگران توضیح دهم.

در جوانی و دوره دبیرستان  سالهای 50 الی 57شمسی دوستان مختلفی داشتم  گاهی در مورد مسائل  سیاسی و گاهی درباره مسائل ایمانی با هم صحبت می کردیم . روزی در پارک شهر برای امتحانات نهایی  مشغول مطالعه بودم  .دوستی که زیاد مذهبی نبود از من درباره خدا سوال کرد .به او گفتم خالق هستی خداست او گفت که هستی  خالق ندارد . فلاسفه گفته اند هستی همیشه بوده است و همیشه خواهد بود . حتی گفت ابتدای هستی را نمی دانیم ولی میدانیم که اول پروتون بوده است بعد نوترون  پدید آمده است و بعد هم ستارگان بزرگ چون خورشید وطی فعل و انفعال در ستارگان  هیدروژن  درست شده است  همینطور سلسله وار عناصر دیگر پدید آمدند . هلیوم از هیدروژن و کربن و اکسیژن و ازت و ..................... و  همه عناصر پدید آمدند. نیازی به خدا نداشتند  و با پدید آمدن اکسیژن و هیدروژن آب بوجود آمده است  پس از آن بارش  بارانهای شدیدبر روی کرات من جمله  زمین  موجب شد  طی سالهای متمادی  برای کره زمین پوسته بیرونی تشکیل شده است وهسته زمین گداخته از فلزهای سنگین مثل آهن و .....تشکیل شود و طبقات  داخل آن هم چنان داغ و سوزان است و حاوی معادن بسیار متنوع می باشد .

اطلاعات او برایم خیلی جالب و عجیب بود اما خودم را نباختم و به او گفتم به هر حال ابتدای این عالم  خلقت و قدرت خداست شاید این مراحل را هم خدا ترتیب داده است. شنیده بودم فیلسوفی این جهان را به ساعتی تشبیه کرده است که خدا ساخته و کوکش کرده است بقیه مسیر را خود ساعت  می رود.

بعد پیش خودم فکر کردم اگر حرف او (نظریه های علمی ) درست باشد و خدایی نباشد آیا من تسلیم علم می شوم یا دوباره بر مسائل دینی آباء اجدادی خویش  پافشاری می کنم. پیش خود گفتم من حتما تسلیم حق خواهم شد . منظورم این است که برای من شکل اعتقادات و آئین موروثی مهم نبود.

در آن زمان بیشتر دانشجویان چپ و مارکسیست بودند  یا مجاهدین خلق  و من قبل از اینکه وارد دانشگاه بشوم سال(  1356  ) کتاب  ( اسلام دین ارکان طبیعت ) نوشته دکتر احمد رهسپار ( کریم رستگار ) را خواندم و به ایدئولوژی و مکتب اسلام در قرائت جدید آشنا شدم.


امروز درک من از اسلام و ایمان مغایرتی با علوم جدید ندارد و هیچ گاه علم و تکنولوژی مرا در دینم سست نکرده است .چون فطرت انسان خود ما را هدایت می کند و همیشه همراه انسان است.نظریه های دیگر نواندیشان دینی را خواندم و استفاده بردم ولی خلاصه آن ها هم همان (وجدان ) یا فطرت می باشد.

ولا تقف مالیس لک به علم ان السمع  والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا -اسرا 17/36

توقف نکن برچیزی که علم نداری

فاقم وجهک لالدین حنیفا - فطرت الله التی فطرالناس علیها - لاتبدیل ........لخلق الله ذلک الدین القیم -ولکن اکثرالناس لایعلمون -سوره روم 30/30


روی بسوی فطرت خویش نما - فطرت خدا که همه انسان ها برآن فطرت خلق شده اند-این است دین اصل -ولیکن اکثر مردم نمی دانندصدق الله العلی العظیم

آیت الله علامه سید مرتضی  جزایری می فرماید دین همان اخلاق انسان کامل (محمد ابن عبدالله) می باشد اخلاق او از کودکی نمودار و راهنمای مردم بود.محمد امین او عملا به مردم امانت داری و برپیمان خویش بودن  و راستگویی و محبت را تعلیم داد بقیه فرع بوده است.


بعثت لاتم مکارم الاخلاق


برانگیخته شدم تا جریان مکارم اخلاق را تمام گردانم



الهام از توشیهیکو ایزوتسو - خلق مدام ویژگی خلق الهی است

در رابطه با متن پست (خلقت آدم خلیفه خدا برزمین) دیروز سوال این است آیا مذاکره خداوند متعال و ملئکه یکبار اتفاق افتاده است؟

احتمال داده میشود این مذاکره دائم است و خداوند رحمن و الرحیم دائم  بر زمین خلیفه می نهد وبه ملئکه می فرماید انی اعلم مالاتعلمون .

در پارگراف بعد آیات نازل شده در سوره بقره 2/31  می فرماید:

وعلم آدم الاسماء کلها    ثم عرضهم علی الملئکه فقال انبئونی باسماء هولاء  ان کنم صادقین قالو سبحانک لا علم لنا الا ماعلمتنا انک انت العلیم الحکیم

پروردگار به آدم اسماء را آموزش داد (در درونش قرار داد ) وبر ملئکه  اسماء را  عرضه داشت ( عرضه بیرونی نه درونی و ساختاری) ملئکه گفتند ما توان کسب اسماء را از بیرون   ( شاید از آدم ) را نداریم سبحانک لا علم لنا الا علمتنا (شاید خدا به ملئکه فرمود ) مظهر حکمت و علم من انسان و آدم است

امروز نیز علم الهی و حکمت الهی  در انسان متجلی شده و برانسان مکشوف میگردد  و  به اقرار خود ملئکه برآنها علم کلی  وارد نمی شود.

خداوند متشخص  -   معلم انسان بوده و هست و خواهد بودانسان با خداوند دائم در ارتباط است  میشود گفت این  ارتباط   ان لاین است چگونه خداوند غیر متشخص با انسان ارتباط دارد ما نباید تلاش کنیم ( معتقدین به خدای غیر متشخص ) فقط  از رابطه انسان و خدا تفسیری کشف کنیم و برداشت کنیم  (برای عموم عرضه کنیم ) بلکه همه انسان ها  خود باید تعلیم اسماء الهی را درک کنند همیشه و در همه حال این میسر است

در قرآن می فرماید سمع و بصر و فواد انسان برای پاسخ گویی مسئول هستند صدق الله العلی العظیم


حواس انسان و سیستم توجه در انسان  وجه ممیزه او درخلقت از موجودات ذی شعور دیگر است

زبان و بیان در انسان با سیستم توجه مربوط است



خداوند متشخص خالق است

کسانی که خداوند را غیر متشخص می دانند خلقت را چگونه  تعریف  می کنند کسانی که به خدا اعتقاد ندارند همه تظاهرات عالم را مادی فرض می کنند اول و آخر یعنی ماده اولیه خلقت قدم بوده است و هیچ گاه از بین نمی رود عالم حادث نیست .

اما در قرآن کریم داستان خلقت آدم این چنین است :

واذ قال ربک للملئکه انی جاعل فی الارض خلیفه  قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون بقره 2/30

(طبق  معنی این آیه معلوم میشود خلقت ملئکه تقدم داشته است بر خلقت انسان)   یعنی خداوند باموجوداتی سخن می گوید که قبل از خلقت انسان حضور درهستی داشته اند به نام ملئکه و (روح) --احتمالا ملئکه موجودات بدون قدرت و بدون اراده اند آنها کارگزاران هستی در عالم اند --چون قبلا شاهد بودند موجوداتی که دارای قدرت هستند فساد هم می کنند و قتل هم می کنند لذا چون الان شنیدن خداوند خلیفه خلق و جعل می کند (جاعل فی الارض خلیفه) کسی را قرار خواهی داد که فساد و قتال می کند خداوند حرف آنان را رد نکرد ولی فرمود من چیزهایی می دانم که شما نمیدانید.

صفات خدا در قرآن

لازم است قبل از شمردن نام های خداوند بزرگ در قرآن  مقدمه ای در باره ماهیت  صفات خدا وندگاربدانیم.

به دو صفت انسان توجه کنیم یکی ثروت  و یکی علم

چنانچه ثروت خویش را به دیگران ببخشیم  از ثروت ما کسر میشود وچنانچه از علم خویش به دیگران بگوییم از علم ما چیزی کم نمی شود.

صفات خدا همه مانند علم است یعنی هرچه به دیگران کرم کند از ثروت او چیزی کم نمی شود.

صفت خدا ذاتی او هستند و همیشه همان قدر هستند نه اضافه میشوند و نه کسر می شوند.

در انسان احساس ها  انفعالی اند یعنی سیستم قلب در انسان از محیط تاثیر پذیرفته و مثلا فقیری را ببیند ناراحت میشودظلمی ببیند عصبانی میشود.

در مورد خدا احساس ها مانند ثروت به انسان تقدیم میشود رحم به انسان باعث دوری او از گناه و خطا میشود.

ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی نفس در انسان او را به انجام گناه فرمان میدهد مگر اینکه خدا به او رحم کند.

اگر خداوند غیرمتشخص باشد احساس ندارد ولی ما می بینیم در قرآن گفته میشود خداوند به ما و احساس ما پاسخ می دهد.

و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فالیستجیبوالی  فلیومنوابی لعلهم یرشدون

پروردگار به شما نزدیک است و به درخواست شما پاسخ میدهد وایمان شما را افزایش می دهدوشما را رشد میدهد


برترین کار خدا پرستاری انسان و کمک او برای رشد و استقلال او است پروردگار عالم رب العالمین است پروردگار همه جهانیان است

رب السموات واالارض

ارسال رسل و انزال کتب  هم از صفت لطف خدا است هم  از ربوبیت او است

ما باید هرروز در نماز از او بخواهیم

 اهدنالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین

ما را به راه راست هدایت فرما اوبه ما نیروی شکر گزاری میدهد تا مانند کسانی که نعمت دارند راه را تا آخر بپیماییم

صدق الله اعلی العظیم