پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

مکتب زور چیست؟نوشته تسویری 1958

از کودکی به یاد دارم در ذهن خویش به نظم عالم بسیار فکر می کردم طلوع خورشید - باران بعد از ابر و رعد وبرق - در پی آمدن روز وشب - نام های هفتگی شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهار شنبه پنجشنبه و جمعه - توجه به اعداد و در پی آمدن آنها از یک تا بینهایت -

در ارتباط خانوادگی محبت همیشگی مادر - قانون مداری پدر -بازی و قانون های بازی - برایم همیشه منشا تفکر و اندیشه بود.

در رفتن به کوچه و اجتماع مهمترین چیز پوشیدن لباس بیرون که با لباس در خانه تفاوت داشت .این نیز یک قانون نا نوشته بود.

خیلی توجه داشتم به تعطیلات مغازه ها در ساعات شب و تعطیلات هفتگی که همه برای من جلوه قانونی داشت .اگر از مادرم چیزی می خواستم می گفت الان میسر نیست برای تو تهیه کنم چون مغازه ها تعطیل هستند و تو باید تا باز شدن مغازه ها صبر کنی. خلاصه هر هوسی در ما پیش می آمد مارا به قانونی حواله می کردند و اینکه باید صبرکنی.

برای نظافت همگانی و نظافت شخصی و نظافت محیط هم میدانیم قوانین بسیار لازم الاجرا داریم .اینکه مکان ها و زمان ها را باید در همه مطالبات درنظر بگیریم.

وقتی انسان نیاز داشت به دستشویی برود آیا همیشه در دسترس است یا باید مکان خاص و.... پیش بینی های لازم بشود و خلاصه زندگی کردن بسیار فوت و فن دارد.

همیشه با خود فکر می کردم چگونه می شود به همه آرزوها رسید بدون اینکه دچار قوانین و دستورالعمل های دست و پا گیر بود

چند چیز را همه مطرح می کردند یکی دانش بود بلد بودن یعنی تو باید راه رسیدن به هدف ها را یاد بگیری  . دوم اینکه تو باید قوی باشی و پول داشته باشی تا بتوانی هر چه دلت می خواهد بخری .سوم برای نفوذ در جامعه و دیگران باید با اخلاق باشی و  به سر و   وضع خویش  نیز برسی.

چون پول  در دسترس نیست  و کم است و برای بدست آوردن آن باید کار کنید یا اینکه تلاش هایی کنید تا جایزه ای بدست آورید.

در انسان شرایطی پیش می آید که مجبور است کارهایی کند که شاید از درون خویش دوست ندارد. کم کم وجود انسان دوگانه می شود یکی اینکه بامیل و رغبت تلاش هایی دارد و زندگی می کند یکی اینکه ناچار است کارهایی کند تا به مقاصد و اهدافی و آرزویی برسد.

وقتی انسان خود را مجبور دید تا کارهایی خلاف طبع و باطن خویش بکند او شاید به این فکر بیفتد تا با هر شگرد و تکنیکی به اهدافش برسد.

حتما شما این عبارت را شنیدید ( هدف وسیله را توجیه نمی کند ) یعنی شما نباید به هر طریقی به هدف خویش فکر کنید و بخواهید مثلا با ریا و تظاهر و دروغ به هدف خویش برسید.

در قرآن آیه ای هست که گوید :

واجتنبوا قول الزور-سوره حج

گویند زور صدای فریب است - رفتار بی محتوی است -  حق نیست باطل است

یعنی زور  قول دروغ است . شما به هر وسیله ای که غلط است برای بدست آوردن چیزی مجاز به استفاده نیستید.

بعضی از مفسرین گفتند آن میوه ای که آدم و حوا در بهشت از آن خوردند وبه زمین هبوط کردند دروغ بود ظلم بود.

گاهی انسان با دروغ چیزهایی بدست می آورد اما عواقب بعدی آن انسان را پشیمان می کند . و زیان های فاحشی می کند.

انسان نباید آلت زور شود چون خودش را خواهد باخت بیگانه از خویش می شود.

دو رابطه بیشتر متصور نیست یکی رابطه منهای زور  - دیگری رابطه از طریق زور برقرار می شود

کسی که زور می گوید در ترس قرار می گیرد و در یک مدار بسته تخریب دیگران قرار می گیرد آزادی درون خویش را از دست می دهد.

بعضی ها در دروغ قدرت می طلبند و اول در اهداف خویش پیش می روند ولی بیان آزادی درونی ضد بیان قدرت است.

انسان بر فطرت توحیدی اخلاقی آفریده شده است باید گونه ای زندگی کند که از فطرت غافل نشود .از فطرت خارج نشود .

فضای اندیشه باید لا یتناهی باشد.

خداوند حق است و انسان را براساس حق آفریده است وقتی احساس آزادی و صداقت داشته باشی و از دروغ پرهیز کنی به خدا وصل می شوی.

انسان وقتی قدرت طلب می شود برای اینکه از درون رابطه خویش را با حقیقت قطع کرده است در واقع ناتوان می شود که تشنگی قدرت دارد.

ابوالحسن بنی صدر می گفت " اصل موازنه عدمی " یعنی نه سلطه گر باش و نه سلطه را بپذیر

گویند روش دکتر مصدق در مبارزات آزاد کردن نفت و ملی شدن نفت و رهایی از سلطه انگلیس  به همین روش استناد می کرده است.

حتی در مبارزه با شاه نیز برخورد تند نداشته است گفته شاه طبق قانون اساسی شاه است و وظایفی دارد او نباید دولتمند شود و دیکتاتور باشد.

انسان قدرت طلب احساس سیری ناپذیر دارد و انحصار گر است حکومت را فقط برای خودش می خواهد برای مردم حق قائل نیست .

گویند دکتر بنی صدر در پاریس بر اساس همین روش  با امام خمینی  به توافق رسید حق حکومت حق جمهور مردم است وامام قبول کرد.

اما در ایران به شعار استقلال آزادی  واقعی وفادار نماندند .امروز نیز مردم خواستار استقلال واقعی و آزادی هستند.

دوستی داشتم 35 سال پیش براساس وعده کار با پول از مردم قرض می گرفت ولی توازن کسب سود کاری  شرکت با بهره پرداختی به سرمایه گذار رانداشت به او گفتم بیا و حقیقت را با افراد در میان بگذار و با آنان تسویه حساب کن یا مبلغ بهره پرداختی را واقعی کن . او گفت آنان میل به سود بیشتر دارند و چون ماهانه دریافت دارند مجبور هستند در زمان ورشکست شدن من کوتاه بیایند . منظور این است که روابط قوا در هر فعالیتی اگر بر اساس زور باشد چه سیاسی چه اقتصادی چه عبادی و دینی افراد خویش را در مدار بسته تعریف می کنند و آزادی خویش را از دست داده و از فطرت اخلاقی خویش خارج شوند و با خود بیگانه می شوند.







تماشاگر باش نه بازیگر

اگر بخواهی به هر چیزی که به تو گفته می‌شود واکنشی عاطفی نشان بدهی، به رنج بردن ادامه خواهی داد. 


قدرت حقیقی در عقب رفتن و مشاهده‌گر بودن است. قدرت در خودداری است. اگر اجازه بدهی کلماتِ دیگران تو را کنترل کند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطه خواهد گرفت. نفس بکش و بگذار بگذرد.

                                                                                             وارن بافت