قدرت طلبان یا قدرت پرستان

کسانی که بیشتر به هدف ها فکر می کنند و جستجو میکنند

و به راه رسیدن هدف توجه ندارند اصطلاحا هدف وسیله آنها را توجیه میکند

آنان یا می دانند که قدرت پرست اند و یا جهل مرکب دارند

در راه رسیدن به هدف تقوی حرف اول را می زند والعاقبه للمتقین

قدرت چیست ؟

قدرت مشترک لفظی است و معانی گوناگون دارد

قدرت ماده 

قدرت  وجود

قدرت سنگ

قدرت الکترون

قدرت مغناطیس

قدرت آتش

قدرت تجزیه

قدرت ترکیب

قدرت نظم

قدرت نور

قدرت اتم

قدرت مولکول 

قدرت سلول

قدرت نمو

قدرت حیات

قدرت دیدن ( چشم )

قدرت شنیدن

قدرت بویایی

قدرت چشایی

قدرت سرما

قدرت فشار

قدرت رطوبت

قدرت جامدات . مایعات . گاز . پلاسما

قدرت ویروس . آمیب . میکروب

قدرت سیستم های مادی

قدرت سیستم های ارگانیک

قدرت ارتباط

قدرت مغز . اعصاب

قدرت احساس و قلب

قدرت ذهن

قدرت روان

قدرت جامعه

قدرت خانواده

قدرت جنسی

قدرت عشق 

قدرت اخلاق

قدرت مدیریت

........

گاهی از بکاربردن کلمه <قدرت > فشار و تخریب و تسلط آن مورد نظر است

مانند قدرت آتش

یا قدرت بمب

گاهی از بکاربردن کلمه <قدرت> ارتباط و نفوذ مورد نظر است

مانند قدرت پیوند 

قدرت غلبه

گاهی از بکار بردن کلمه <قدرت > درک و تجسم و تصور مورد نظر است

قدرت فیلم

قدرت رمان

گاهی از بکاربردن <قدرت> تشکیلات و مدیریت مورد نظر است

قدرت سیاسی

قدرت اجتماعی

قدرت رهبری

گاهی از بکار بردن <قدرت > جنبه منفی و شیطانی مورد نظر است

مثل قدرت فریب

قدرت اغواگری

قدرت رسانه

.................

معمولا در مواردی که قدرت مثبت بکار می رود بهتر است نیرو جایگزین شود

نیروی باروری

نیروی سازندگی

نیروی علم و دانش

نیروی تفکر و اندیشه

حتی

نیروی ثروت و تولید

معمولا نیروها دارای افزایش و زایش اند

نیروی ایمان

نیروی تقوی

عبارت معروفی است که گویند خراب کردن راحت است اما ساختن دشوار و زمان بر

ما از هدف های افراد پی به شخصیت روانی آنان می بریم

کسانی که دنبال سلطه اند عاشق قدرت اند تا کمبود های خودرا بازور جبران کنند

اما انسان های منطقی و سالم عاشق ارتباط صحیح و آزادی دیگران اند

عاشق استقلال و اعمال حقوق همه انسان ها و همه موجودات اند

آیا هر روز انسان باید پیشرفت کند؟

بیشتر مردم اعم از جوان و میانسال و حتی سالخوردگان  عباراتی را تکرار می کنند که قابل تامل است

ما باید پیشرفت کنیم  - نباید در زندگی  در جا  بزنیم  - دو روز مان  نباید با هم مساوی باشد -هدف زندگی تکامل

و پیشرفت است  - باید مدارک و مدارج  تحصیلی جدید اخذ کنیم - باید هرسال به اثاث منزل چیزی اضافه کنیم

و .................................................

به نظر می رسد از نظر مسا ئل مادی توسعه و پیشرفت  درآمد و امکانات در صورت کسب مشروع مخالف نباشیم

به شرطی که در دامن مد  و مد بازی نیفتیم

ولی از نظر شخصیت روانی و اجتماعی  تلاش دائم برای تغییرات موقعیتی انسان در اجتماع

که امری اعتباری است قابل قبول همه نباشد.

 عده ای معتقدند ما فطرتی خدادادی داریم و آن را باید از روزمرگی ها دور بداریم و وجدان زنده و پاک صفحه

سفیدی است که مواظبت لازم دارد    و  بایستی از نظر اخلاقی دائم در مراقبه باشیم

اما اینکه همیشه با ذهن خویش دیگران را با خویش مقایسه کنیم و دنبال تعبیرات اجتماعی بدویم

نادرست است و به توهمات دامن می زند و آرامش زندگی را می گیرد

افرادی که به فطرت اعتقادی ندارند مسائل روانی را نیز نو به نو می خواهند

که دچار شکست های اجتماعی و بیماری های روانی و عصبی می شوند

ما بایستی از نظر فیزیولوژی و طبیعی ساختمان وجودی خویش را بشناسیم و خویش را

تسلیم قانون پزشکی و قانون خلقت قرار دهیم و از افراط و تفریط دوری کنیم

انسان به تجربه دریافته است که بایستی از چهار زندان رهایی یابد

اول زندان طبیعت است ( سیل و  زلزله و بیماری ها )

دوم زندان اجتماع است ( زیاده خواهی قدرت مداران و سلطه گران ) حتی بنام دین و تمدن

سوم زندان تاریخ است ( دچار چنگیز و  تیمور  و هیتلر و استالین و داعش و ..)

چهارم زندان خویش است ( خشم و نفرت خویش سلطه طلبی و قدرت طلبی و ..)

عارفان و  بشر دوستان و  گاندی ها و نلسون ماندلا ها

لقمان حکیم  و  بودا و...... و پیامبران عشق و دوستی از ابراهیم و عیسی و محمد ( ص )

کریشنا مورتی  و  محمد جعفر مصفا و دکتر محمد مصدق و..................

زوج حقیقی و زوج تصوری

عدد زوج از سالها قبل مورد توجه ذهن انسان بوده است

در قرآن آمده است که ما از زمین همه گیاهان را زوج بهیج (زیبا) آفریدیم

احتمالا منظور جفت ( نر و ماده ) و اشاره به دانه های گرده ها و لقاح گیاهان منظور است

زوج حقیقی موجودات را شامل می شود مانند  آسمان و زمین  - خورشید  و ماه  - روز وشب

اما زوج تصوری مانند تاریکی و روشنایی 

غلبه (غالب )   و  مغلوب  - ظاهر و باطن - دنیا و آخرت  - زنده  و مرده -

شاعر . مجنون - عالم . نادان - توانا . ناتوان -با قدرت . بی انرژی - باهیبت . ذلیل -

مفاهیم زوج تصوری روانشناسی

باعرضه . بی عرضه - حقیر  .  متشخص -  با کلاس  . عقب افتاده -دهاتی . شهری -

بدبخت  . پولدار -  نوکر  . آقا -  زیردست . رئیس -  پایین شهر . بالای شهر -

ام مل . فکلی -  قدیمی . جدید  - فاناتیک  . متمدن -  افغانی . اروپایی - خشن . راحت-

کودک . پورفسور - قراضه . شاسی بلند -  ترسو . دلاور - بخیل . دست دلواز -غیرت . بی غیرت -

در علم

الکترون . پروتون -  مثبت . منفی -  قرینه  یا تقارن

در جامعه شناسی

کارگر . سرمایه دار - زنان . مردان - جسمانی . روحانی - فقرا . اشراف -کارمندان . مدیران -

آقای مصفا می گوید مولوی گفته است احتما کن

یعنی از دو گانه نگری بپرهیز

غلامی داشت احول  یعنی همه چیز را دو تا می دید

اشاره به عادت  ذهن انسان ها به تفسیر و تعبیر همه رفتارها

مثلا فلانی خیلی با کلاس است و ما  عقب افتاده 

فلان بچه    پخمه است  و فلانی   تیز است

همه انسان ها گاهی صحیح رفتار می کنند گاهی شتابزده و بی منطق

اینکه ما بخواهیم با یک رفتار شخصی اورا متشخص یا بی عرضه بخوانیم اشتباه است

هر نقشی هزاران نقطه دارد نباید با چند نقطه او را پیش داوری و مجسم کنیم

بت سازی همین است یعنی با ذهن خویش و چند رفتار کسی اورا مجسم کنیم 

پستانداران معجزه خلقت و پیام معنوی

درجریان مطالعات انسان درباره وجود خدا و نظم آفرینش مطالب بسیار است

اما نکته ای که  تحسین برانگیز است وجود شیر در  مادر پستانداران است

تصور کنید کودکی که با هزار زحمت و طرح و برنامه خلق شده و بدنیا آمده

اگر شیر مادر نبود چگونه بایستی تغذیه می شد و چگونه ارگانیزم آن رشد و تکامل داشت

در باره مطالعات انسانی و خودشناسی توجه کردم که بزرگان مانند مولوی و حافظ و.....

و فروید  کارن هورنای  پورفسور یونگ  و آقای محمد جعفر مصفا حرف های خوب و کافی زده اند

اما به نظر می رسد حرف های آنان مانند چلو کباب است که برای ما بچه ها مفید نیست

ما به شیر نیازمندیم و از استفاده چلوکباب معذور و ناتوانیم

البته این مشکل از قدیم بوده است و در قران کریم نیز خداوند به مثل ها و الگوها پرداخته است

تا بشر بتواند مطالب سنگین را دریافت کند

خداوند می فرماید اگر این خلقت چند خالق داشت در آن اختلاف می دیدید

و چون مخلوقات در کمال هماهنگی هستند ( شیر برای کودکان ) پس خالق یکی است

حالا من تصمیم دارم که برای مطالب سخت عرفانی نکات ساده ای جستجو کنم و بنویسم

راز هم آغوشی ظلمت و نور

بسم الله الرحمن الرحیم

قل اعوذ برب الفلق من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب  و من شر النفاثات فی العقد

ومن شر حاسد اذا حسد  صدق الله العلی العظیم

دوست و آشنایی دارم که در خصوصیات و رفتار هایش مشکلاتی دیدم و از او دوری کردم

اتفاقا در شرایطی که پیش آمده بود او پیشقدم شد و به کمک من آمد

افرادی را در جامعه می بینیم که مزاحم دیگران هستند ولی گاهی آنان را یاری می کنند

پیش خود می گوئیم اگر فلانی ما را اذیت کرد ولی در فلان حادثه دست ما را گرفت

به نظر می رسد در این مسئله که موجودات عالم گاهی به ما زیان می رسانند وگاهی سود

حکمتی از طرف باریتعالی می باشد خیر و شر در عالم هم آغوش هستند

و ما باید رابطه خود را با دیگران حفظ کنیم و از شر آنها دوری جو ئیم

قطع مطلق رابطه  اشتباه می باشد وما را دچار مشکلات بیشتر می نماید

نفس انسان  برای او خواص بسیار دارد چه قوه غضبیه و چه قوه شهویه

اما انسان باید با شناخت سازو کارهای فیزیولوژیک از فشارهای آمرانه نفس دوری کند

پندار ها و ذهن متوهم  چنانچه کنترل نشود در انسان نقش ابلیس را دارند

گناه و توبه راز این زندگی و خلقت شیطان حکمت زندگی ما است

خداوند هم خلق الموت و الحیوه را به خود نسبت می دهد

و هم جعل الظلمات و النور   را

خلاصه زندگی درست     بصیرت و تقوی می خواهد

اگر ظلمت آن سراسری شود صد چندان عذاب آفرین است

قل اعوذ برب الفلق

ومن شر غاسق اذا وقب

همه حوادث زندگی در ما هم ترس می آفرینند  و هم امید

زندگی تراژدی عجیبی است

دراماتیک و داستانوار

مدیریت انسان ها و اطرافیان ؟ خوب یا غیر قابل قبول است

اگر توجه کنیم در پیرامون ما افرادی هستند که غیر مستقیم می خواهند بر تصمیم گیری ها 

و رفتار های ما اثر بگذارند و به قول معروف ما را مدیریت کنند

بعضی پدر و مادر ها  و افرادی که خود را قیم دیگران می دانند اینطور رفتار دارند

عده ای پا را فراتر از آن گذاشته و با کسب اطلاعات ( فضولی ) داخل مسائل مالی و شخصی 

دیگران می شوند و از آنها توقعات بی جا دارند  یا با رفتارشان دیگران را مانند زیر دست می بینند

در مقابل افرادی هستند بسیار حساس و  متاثر از گروه نامبرده

آنان بسیار عکس العملی برخورد کرده و با پیشنهاد های دیگران تند برخورد می کنند

دوستی می گفت تصمیم داشتم برای خودم چیزی بخرم ولی تا فرد همراهم از من خواست

که چیزی بخرم شدیدا مخالفت کردم 

رفتار درست این است که عکس العملی کاری را انجام ندهیم چنانچه منافع ما اقتضا می کند

یا خودمان مایل به کاری هستیم اگر دیگران فضولتا هم با ما تعامل کنند ما راه خود را برویم

هم دفاع عکس العملی و عصبی نشانه آن است که ما شخصیت مستقلی نداریم

هم انجام رهنمود های دیگران ما را در حاشیه آنان قرار می دهد

شناخت کافی انسان از امور پشتوانه تصمیمات و اراده های ما است

آیا تغییرات نهائی ( تغییرات بی برگشت ) و دائمی داریم؟

دانشمندان جامعه شناس توجه نمودند که تغییرات انسانی نهایتن انضمامی است 

و در ماهیت انسان تغییری اساسی نخواهد گزارد و چنانچه ورق برگردد انسان نیز همان هست

یعنی رشد اخلاقی و علمی یک جامعه تثبیت شدنی نیست و اگر مراقبت نباشد برگشتنی است

اگر بخواهیم به اصل فلسفی توجه کنیم خالق ما خواسته است ما دائم در گذار باشیم و تلاشگر

از قدیم می گفتند ابتدای ازدواج خانم ها بخشی از اخلاق خود را بروز نمی دهند تا بچه دار شوند

به قول امروزی ها کارمند رسمی شوند و  دیگر ماندن و بقاء رابطه آنها ضروری شود

من اخیرا توجه کردم که ماهیت قدرت های مادی در قانون فوق قابل توجه است 

یعنی افراد می خواهند دارای ثروت و مالکیت شوند تا صاحب نفوذ شوند

اما خاصیت معرفت و معنویت در آن است که انسان همیشه آماده است از صفر شروع کند

همیشه حاضر است از نو یاد بگیرد و  از دست دادن هرچیزی را خطر و پایان کار نمیداند

انسان طالب قرار و شجره الخلد است ( هل ادلک شجره الخلد و ملک لایبلی-سوره طه)

اما بهترین انتخاب این است که از خواستن حکومت دائمی و باقی نجات پیدا کنیم

اگر چه خواستن دولت و مقام باقی به نام دولت امام زمان باشد

گویند بودا شاهزاده بود ودارای ثروت و مکنت   ولی او همه چیز را رها کرد تا آزاد شود

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

ایده (عدم خشونت) . عدالت . حقیقت پرستی

کدام ارزش قرآنی سر سلسله دار است

انسان در ساحت ذهن و نظر به دنبال حقیقت گرایی است

اگر چه حقیقت برای او زیانبار باشد ( شاید حقیقت تلخ است نتیجه همین رویکرد باشد)

انسان در ساحت عمل  به دنبال عدالت است

راست بگوی اگر چه ظاهرا به زیان تو باشد

انسان در ساحت احساسات  و قلب به دنبال عدم خشونت است

چه بسا چیزی را دوست ندارید( جنگ و جهاد) و  برای شما خیر است

 چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برایتان شر است ( پول و قدرت )

پس می توان گفت انسان در سه ساحت خوب است شناخته شود

قرآن کریم در سه آیه انسان ها را مورد ارزیابی قرار می دهد

اول  -  هل یستوی الذین  یعلمون والذین لا یعلمون

آیا کسانی که علم و معرفت دارند با کسانی که دانش خویش را بکار نمی برند مسویند

دوم  - فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما

انسانهای دلاور و فداکار بالاتر از انسان های تنبل و برده صفت اند

سوم - ان اکرمکم عندالله  اتقیکم

تقوی داشتن ترمز در روابط انسانی و اجتماعی است

تقوی از منشاء قلب پاک  و مجاهدت برای عمل صالح و دریافت علم برای دریافت حقیقت

تقوی برای مجاهدت  و تقوی برای دریافت علم 

مجاهدت برای تقوی  و معرفت و جستجوی حکمت و علم برای تقوی

بالاترین ارزش ها تقوی است

کسی که عاقبت اندیش است ( دارای تقوی است ) و بالاخره هم یوقنون

ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین

الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه

والذین یومنون بما انزل الیهم و ما انزل من قبلهم

ومما رزقناهم  ینفقون ( سوره بقره)

انسانهای بخیل و دارای وسواس  تقوی ندارند

انسان های ترسو  و فراری از دیگران تقوی ندارند

انسان های راستگو  و با صداقت  وفادار و امین  تقوی دارند

روابط انسانی دوطرفه است و محتوی مساوات و استقلال است

اگر درروابط موجودات دقت کنیم می بینیم روابط موجوداتی تاثیر پذیری است

و سلطه مو جوداتی روابط یکطرفه و مسلط طلب می کنند

در روابط انسانی بایستی حفظ استقلال کرد و فنا در دیگران نشد

خدا در ذات ما  انسانها  ذره ای نورانی قرار داده است که اول باید آنرا کشف کنیم دوم فعال کنیم

ما بیشتر تلاش کنیم ببینیم در موجودات پیرامون چه صفتی موجود است که منحصر به فرد است

حتی در انسان ها و دوستان و برادر وخواهر خویش جستجو کنیم چه صفتی شخصی دارند

بهتر است در بزرگترین اشخاص به صفات خاص آنان توجه کنیم

حتی در انبیاء و اولیا  کشف کنیم چه صفت ویژه ای داشتند

در خدای بزرگ جستجو کنیم و اسماء خاص او را کشف کنیم

خداوند صمد است  الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد