پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

درباره زیبایی

معمولا مفاهیم  دوگونه هستند مفاهیم واقعی یعنی مفاهیمی که برای موجودات خارج ازتن و خارج از ذهن اعتبار شده اند مثل همه اسم های ذات.

ولی گاهی مفاهیم برای وجود های ذهنی و وجود های معنایی و معنوی اعتبار می شوند مثل مفهوم بد و خوب و مفاهیم مطلق مثل شخصیت پردازی های مثالی  که توسط شعرا درک و تعرریف می شوند.

زیبایی مفهوم دوگانه ای است هم مفهوم سابجکتیو و ذهن بیننده است هم مفهوم ابجکتیو و وحود خارجی و وجود عینی است.

عبارت بسیار جالبی که گفتند . گاهی زیبایی دیده میشود یعنی با حس بینایی انسان وگاهی زیبایی با قوه تخیل تشخیص داده می شود و گاهی زیبایی درک میشود با مرکز تعقل  انسان که در قرآن قلب گفته میشود.

در روز عاشورا حضرت زینب (س) در مجلس یزید گفت من امروز در کربلا جز زیبایی چیزی ندیدم. خودتان تصور کنید چگونه تمام آن سبعیت ها و بی رحمی ها را زیبا دیده است چون منشا تمام فداکاری ها و تجلی عشق اصحاب امام حسین (ع) و تجلی ادب و کمال ابوالفضل العباس بوده است.

زیبایی های مادی را خودتان داوری کنید. زیبایی پدر و  مادر و روابط انسانی و روابط عادلانه اجتماعی  همه آدم ها باهم نیز داستان شگفتی دارند.

زشتی ظلم و زیبایی عدالت هم ماجرای واضح کسی که ذره ای از انسانیت بو برده است .

امروز در دنیا همه وجدان های آگاه به خیابان ها آمدند و حمایت خود را از مظلومین مورد تجاوز مخصوصا خانواده های غیر نظامی در جنگ ها اعلان کردند.


شناخت از طریق مفهوم

دو نوع شناخت داریم شناخت از راه ارتباط مستقیم با واقعیت یا شناخت عینی  مثل عبور راننده ای از خیابان ها براساس جهت یابی و تجربه مکان ها دوم شناخت از طریق مفهوم بندی و نام گذاری  مانند راننده ای که از خیابان ها براساس  آدرس و نام خیابان ها عبور کرده و به مکان مورد نظر می رود 

مفاهیم چند نوع هستند 

مفاهیم   اولی  ( مانند اسم  اشیاء  و اسم خاص و اسم عام وصفت عینی ( ابعاد   و رنگ ها  و صورت ها  ) و صفت بیرونی و صفت اعتباری و صفت درونی  و صفت معنی ) 

مفاهیم ثانوی  ( اول و آخر و ظاهر و باطن و علت و معلول و غالب و مغلوب و درون و بیرون و حادث و قدیم  و ............) 

مثلا مفهوم      وجود     که (گفته میشود) اساسی ترین مفهوم است معانی مختلف دارد حیات وجود دارد  خدا وجود داد     آب وجود دارد    ایران وجود دارد    روح وجود دارد   ایمان وجود دارد     علم وجود دارد    عقل وجود دارد  آیا وجود در همه جمله های گفته شده یک معنی را میرساند؟

گاهی برای عظمت کسی می گویند بسیار با وجود است مثل اینکه وجود یک صفت است با وجود تر 

بعضی ها تقسیم بندی دیگری دارند   واجب الوجود      ممکن الوجود      ممتنع الوجود

خلاصه شناخت مفهومی وسیع تر است از شناخت واقعی و عینی  اگر برای هر موجود خارجی یک مفهوم بسازیم  مفاهیم موجود چندین برابر آنها هستند

چون ما برای مفاهیم اولی  نسبت هایی را فرض می کنیم  و استنباط می کنیم  که بسیار وسیع تر از وجود عینی آن است

برای موجودی چون انسانی  خاص  علاوه  بر نامگذاری او بستگی به نقش های مختلف و ارتباطات او  با دیگران نام هایی دیگر قائل هستیم

مثلا  آقای     الف    را   می گوییم   :   او معلم است        او    پدرعلی   است  او پیرمرد است     او شوهرخوبی است      او سیاستمدار  است     او ثروتمند است    او هنرمند است    او کچل است  او نویسنده است  او با ایمان است  او نماز خوان است  او ................................................

پس هر وجود عینی می تواند دارای بسیار مفاهیم اولی  باشد  و بسیار مفاهیم ثانوی باشد

حتی وجود های ذهنی نیز می توانند بر معانی مختلفی دلالت کنند   مفاهیم  اعتباری نیز بسیار گسترده اند هم چنین مفاهیم  مجازی